مێژووی لەیلاخ: پێش مێژوو تا سەدەی هاوچەرخ


کرین


تاریخ لیلاخ اثری تاریخی که از زوایای مردم‌شناسی و مردم‌نگاری نگاهی جامع و آکادمیک به تحولات و پدیده‌های اجتماعی ساکنان پهنه‌ی فرهنگی لیلاخ دارد. این کتاب با نگاهی فراگیر کلیه‌ی مؤلفه‌های انسانی و حیات اجتماعی حاکم بر زندگی ساکنان این خطه اعم از جغرافیا، اسطوره، باستان‌شناسی، تاریخ، معماری، موسیقی، پوشش، ایلات و عشایر را از بدو تاریخ تا عصر حاضر مورد بررسی قرار داده و بنوعی می‌توان گفت مطالعاتی فرامتنی و چندبعدی محسوب می‌شود.
منابع نگارش این کتاب تلفیقی از مکتوبات (متون تاریخی، اسناد و نسخ خطی) و منقولات مسجل و مستند (تاریخ شفاهی) بوده که محقق بدانها دسترسی داشته است. داده‌های شفاهی این کتاب نیز حاصل مصاحبه با 130 نفر از جامعه هدف و کنشگران عرصه‌های مختلف در این منطقه می‌باشد.    
مورخ در ابتدای کتاب گذری کوتاه بر تاریخ کردستان داشته و در فصل اول جغرافیای لیلاخ را از مناظر گوناگون انسانی، طبیعی و تاریخی رصد نموده است. جغرافیای تاریخی این دشت مرتفع در سایه‌ی جایگاههای باستانی و اسطوره‌ای آن تحلیل شده و درکی فراتاریخی از اسطوره‌ها و کهن مزارهای این منطقه در فصل دوم فراروی مخاطب قرار می‌گیرد. 
فصل سوم کتاب بصورت تخصصی به باستان‌شناسی و تاریخ این منطقه پرداخته و از عصر یکجانشینی در این دشت (مس و سنگ میانه)، تا دوره‌های مفرغ، آهن و دوران تاریخی را از منظر علم باستان‌شناسی مورد کاوش قرار می‌دهد. مطالعات تاریخی این بخش در سایه‌ی متون انجام گرفته و بصورت جامع سیر کرونولوژیک تحولات تاریخی لیلاخ از عهد باستان، ورود اسلام، امارات کردی، ورود ترکان، میرنشین اردلان، حمله تاتار و مغول و تحولات سه قرن اخیر از جمله دوره‌های افشار، زند، قاجار و جنگهای اول و دوم جهانی تا عصر پهلوی دوم را رصد نموده است. تاریخ اقتصادی، مالیاتها، نظام ارباب‌رعیتی، جنبش سنجرخان وزیری، انجمن فرهنگی شیشه‌ڕێ، مقاومتهای عمومی در برابر اشغالگران جنگ اول جهانی، کشف حجاب، اصلاحات ارضی و تعدیات زیستی ایلات ساکن، محتویات این فصل را شکل می‌دهند. 
محقق در فصلی جداگانه تاریخ ایلات و عشایر ساکن در دشت لیلاخ را در آیینه‌ی متون و منقولات شفاهی دنبال کرده و روند تاریخی این جمعیتها به همراه کنشهای زیستی و فرازیستی آنها را مطالعه کرده است. مفهوم چند بعدی «گوران» نیز بصورت مفصل و از زوایای گوناگون در این بخش از کتاب بررسی شده است. 
تاریخ فرهنگی لیلاخ مقوله‌ی دیگریست که بصورت مفصل در بخش آخر کتاب طرح شده است. در این فصل گزاره‌های تاریخی متعددی از دل مفاهیم و مؤلفه‌های فرهنگی استخراج و تحلیل شده است، از جمله سرگذشت ادیان منسوخ رایج در این منطقه و جایگاههای تاریخی آنها نشان داده شده است. همچنین در این بخش پوشش، موسیقی، معماری، رقص و گویش ساکنان لیلاخ با نگاهی تحلیلی گزاره‌های مستند تاریخی را پشتیبانی و تأیید می‌کنند. مسأله‌ی کتابت، تألیف و ترجمه امریست که محقق را برآن داشته در مبحثی مستقل به رصد تاریخی آن بپردازد؛ لذا مورخ در دو بخش جداگانه ضرورتهای اجتماعی و شخصیتهای گمنام لیلاخی عرصه تألیف، کتابت و ترجمه را در دو میدان ادب و آیین معرفی نموده و قائل به مکتبی علمی – فرهنگی با ویژگیهای مشخص، منحصر و ممتاز در تاریخ این منطقه است. بخش پایانی کتاب حاوی اسناد تاریخی و عکسهای مربوط به حیات اجتماعی و فرهنگی ساکنان لیلاخ است.